
تخیل را مرده فرض کن در اصل بخشی از یک نوشتهی بلند است که بکت آن را بسط و توسعه داده است. متن از وضعیتی صحبت میکند که تخیلی در حال مرگ است، اما خودِ تخیل از این وضع رو به نابودیاش آگاهی کامل دارد. ساموئل بکت نویسندهای است که منتقدان بسیاری در دورات حیاتش او را بزرگترین نویسندهی قرن بیستم میدانستند و همچنین تریلوژی یا سهگانهی «مالوی» را قلهی فعالیتهای هنریاش مینامیدند. بعد از مرگ اما شهرت او به سرعت رو به افول رفت، یا شاید درستتر است گفته شود کارهایش در یک وضعیت ابهام آمیزی قرار گرفتند، و کار به جایی رسید که اکنون او به طور اخص به عنوان نمایشنامهنویس «درانتظار گدو» میشناسند. زیرا به زعم عدهای این نمایشنامه بسیار کمک کرد تا مسیر تئاتر مدرن تغییر بیابد. شاید این تغییر دیدگاه و ارزیابی دوگانه به دلیل آثار متاخرش باشد، آثاری که یک عده معتقدند به مراتب بسیار کممایه و سطحیاند، هرچند به زعم عدهای این آثار متاخر اتفاقا از درونمایهی ژرفی برخوردارند. اما در هرحال بکت با نوشتههایش تحولی بزرگی در ادبیات بهوجود آورد به طوری که دیگر امکان ندارد در مورد نمایشنامه یا رمان مدرن صحبت کرد و اسمی از ساموئل بکت نیاورد. «تخیل را مرده خیال کن» ماهیتاً همان بکت است. اگر کسی مثال خوبی در مورد بکت بخواهد، تا از چگونگی نوشتههای او مطلع شود قطعا این کتاب یکی از بهترین نمونههاست. کتاب «تخیل را مرده خیال کن» پلات مشخصی ندارد، همچنین شخصیت پردازی، ساختار، درونمایه و دیگر عناصری که به طور سنتی از یک داستان انتظار میرود. تصاویر کتاب – تصاویری چون گویی که به تناوب در سیاهی و روشنی میغلتد، تجمعی متشکل از دو بدن، فیگورهایی به شکل جنین – میتوانند استعارههایی از خودِ زندگی باشند، اما همینها هم برای هر خواننده ممکن است معناهای خاص دیگری را بازنمایی کند. درواقع درکِ پارههای «تخیل را مرده خیال کن»، بسیار منوط به تجربهی زیستهی خوانندهاش است
Author

Samuel Barclay Beckett was an Irish avant-garde novelist, playwright, theatre director, and poet, who lived in France for most of his adult life. He wrote in both English and French. His work offers a bleak, tragicomic outlook on human nature, often coupled with black comedy and gallows humour. Beckett is widely regarded as among the most influential writers of the 20th century. Strongly influenced by James Joyce, he is considered one of the last modernists. As an inspiration to many later writers, he is also sometimes considered one of the first postmodernists. He is one of the key writers in what Martin Esslin called the "Theatre of the Absurd". His work became increasingly minimalist in his later career. Beckett was awarded the 1969 Nobel Prize in Literature "for his writing, which—in new forms for the novel and drama—in the destitution of modern man acquires its elevation". In 1984 he was elected Saoi of Aosdána.